قالَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِىُّ بْنُ أَبیطالب(علیه السلام):
«إِعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعایَة لاعَقْلَ رِوایَة، فَإِنَّ رُواةَ الْعِلْمِ کَثیرٌ، وَ رُعاتُهُ قَلیلٌ.»
هر گاه حدیثى را شنیدید آن را با دقّت عقلى فهم و رعایت کنید، نه بشنوید و روایت کنید! که راویان علم بسیارند و رعایت کنندگانِ آن اندک در شمار.
رسیدگی به ستمدیدگان
امام علی(ع):
أفضَلُ المَعروفِ إغاثَةُ المَلهوفِ. کمال الدین ،ج2،ص211
برترين كار نيک، رسيدن به فرياد ستم ديده است.
نامه عمل و استغفار
پیامبر(ع):
طوبى لمَن وُجِدَ في صَحيفَةِ عَمَلِهِ يَومَ القِيامَةِ تَحتَ كُلِّ ذَنبٍ أستَغفِرُ اللّه. بحارالأنوار،ج 5 ص 329
خوشا به حال كسى كه روز قيامت در نامه اعمالش، زير هر گناهى جمله «استغفر اللّه » يافت شود.
قاتل امیرالمومنین(ع)
پیامبر(ص):
یا علی... يقتلك أشقى هذه الأمّة عبد الرّحمن بن ملجم . الغارات ،ج 2،ص844
یا علی...تو را شقی ترین این امت عبدالرحمن بن ملجم به شهادت می رساند.
امام رضا (علیه السلام) :
اءوَّلُ ما يُحاسَبُ الْعَبْدُ عَلَيْهِ، الصَّلاةُ، فَإ نْ صَحَّتْ لَهُ الصَّلاةُ صَحَّ ماسِواها،
وَ إ نْ رُدَّتْ رُدَّ ماسِواها. (مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 25، ح 4.)
اوّلين عملى كه از انسان مورد محاسبه و بررسى قرار مى گيرد نماز است ،
چنانچه صحيح و مقبول واقع شود، بقيه اعمال و عبادات نيز قبول مى گردد وگرنه مردود خواهد شد.
نکوهش بیجا
سیر، یک روز طعنه زد به پیاز *** که تو مسکین چقدر بد بويي!
گفت، از عیب خویش بیخبری *** زان ره از خلق، عیب میجويی
گفتن از زشترويی دگران *** نشود باعث نکورويی
تو گمان میکنی که شاخ گلی *** بهصف سرو و لاله میرويی
یا که همبوی مشک تاتاری *** یا ز ازهار باغ مینويی
خویشتن، بیسبب بزرگ مکن *** تو هم از ساکنان این کويی
ره ما، گر کج است و ناهموار *** تو خود، این ره چگونه میپويی
در خود، آن به که نیکتر نگری *** اول، آن به که عیب خودگويی
ما زبونیم و شوخ جامه و پست *** تو چرا شوخ تن نمیشويی
امام علي (علیه السلام) :
يا مؤمنُ ، إنّ هذا العِلْمَ و الأدبَ ثَمَنُ نفسِكَ ،
فاجتَهِدْ في تَعلُّمِهِما ، فما يَزيدُ مِن عِلمِكَ و أدبِكَ يَزيدُ في ثَمَنِكَ و قَدْرِكَ .
( ميزان الحكمه، ج 1، ص98)
اى مؤمن! دانش و ادب جان بهاى توست،
پس در فراگرفتن آن دو كوشا باش كه هر چه بر دانش و ادبت افزوده شود،
قدر و ارزشت فزونى مى گيرد.
امام حسن عسكري (علیه السلام) :
مِن الفَواقِر الَّتِي تقصِم الظَّهر، جَارٍ إن رَأي حَسَنة أَطفَأَها و إِن رَأي سَيِّئَة أَفشَاها(تحف العقول ، ص 517)
همسايه اي كه اگر کار خوبي ببيند، نهانش سازد و اگر بد كرداري بيند آن را فاش كند از بلاهاي کمرشکن است
امام علي (علیه السلام) :
الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَخُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ.( نهج البلاغه،حكمت80 )
حكمت ،گمشدة مؤمن است ؛ پس حكمت را فراگير هر چند نزد منافقان باشد.
امام حسين (علیه السلام) :
لا يَكْمِلُ الْعَقْلُ إلاّ بِاتّباعِ الْحَقِّ.[نهج الشّهادة،ص 356؛بحارالأنوار،ج 75،ص 127،ح 11]
بينش و عقل و درك انسان تكميل نمى گردد مگر آن كه از حق ، تبعيّت و پيروى كند.
امام مهدي (علیه السلام) :
لِيَعمَل كُلُّ امْرِءٍ علَى ما يُقَرَّبُ مِن مَحَبَّتِنا ؛ (بحار الأنوار ، ج 53 ، ص 176)
هر يك از شما بايد كارى كند كه با آن به محبّت ما نزديك شود .
امام سجاد (علیه السلام):
مُجالَسَةُ الصَّالِحيِنَ داعِيَةٌ إلي الصَّلاحِ، وَ أدَبُ الْعُلَمأ زِيادَةٌ فِي الْعَقْلِ.) بحارالا نوار، ج 1، ص 141، ضمن ح 30، و ج 75، ص 304.(
هم نشيني با صالحان انسان را به سوي صلاح و خير ميكشاند ؛ و معاشرت و هم صحبت شدن با علما، سبب افزايش عقل است.
امام كاظم (علیه السلام) :
يا هِشامُ ، إنّ لِكلِّ شيءٍ دَليلاً و دَليلُ العَقلِ التَّفَكُّرُ ، و دَليلُ التَّفَكُّرِ الصَّمتُ ، و لِكُلِّ شيءٍ مَطِيَّةٌ و مَطِيَّةُ العَقلِ التَّواضُعُ ، و كَفى بكَ جَهلاً أن تَركَبَ ما نُهِيتَ عَنهُ . (الكافي، ج 1،ص16،ح12)
اى هشام! هر چيزى را راهنمايى است و راهنماى عقل انديشيدن است و راهنماى انديشيدن خاموشى؛ و براى هر چيزى مركبى است و مركب خِرد فروتنى است، و در نادانى تو همين بس كه مرتكب كارى شوى كه از آن نهى شده اى.